خبرگزاری هرانا - پس تجمعات اعتراضی مردم در روز ۶ دی ماه ۱۳۸۸ که موج بازداشت فعالین سیاسی- مدنی شدت گرفته بود، جمعی از فعالین سیاسی- فرهنگی حول یک پرونده که بعدها به نسبت احکام سنگینی نیز برایشان صادر شد، بازداشت شدند. برخی از این افراد نظیر ابراهیم بابایی، مهدی کوهکن، ناصر آذرنیا و ... علی رغم مشکلات عدیدهی جسمی، هماکنون نیز در زندان به سر میبرند.
در این خصوص با "امید شریفی دانا"، فعال سیاسی که خود نیز از بازداشت شدگان وقایع ۶ دی ماه است و علاوه بر شناخت نامبردگان، به پروندهی ایشان و بعضاً شرایط کنونیشان در زندان نیز واقف است، به گفتگو نشستهایم.
متن این گفتگو را در زیر میخوانید:
آقای امید شریفی دانا؛ چندی پیش یک سری از فعالین سیاسی منجمله ابراهیم بابایی که به نوعی پروندهٔ شما نیز با آنها مرتبط میشد، به صورت جمعی بازداشت شدند. لطفاً اسامی این افراد را ذکر کنید:
بله غیر از دکتر ابراهیم (نادر) بابایی، نادر (بردیا) آذرنیا، محسن (آریو) جوادی افضلی، عارف درویش، محسن صادقی نور، مهدی کوهکن، ابوالفضل شاهپری، محمد جواد شاهپری و مهرداد معمارزاده نیز بازداشت شدند.
بله غیر از دکتر ابراهیم (نادر) بابایی، نادر (بردیا) آذرنیا، محسن (آریو) جوادی افضلی، عارف درویش، محسن صادقی نور، مهدی کوهکن، ابوالفضل شاهپری، محمد جواد شاهپری و مهرداد معمارزاده نیز بازداشت شدند.
چه ارگانی اقدام به بازداشت این افراد کرد و آیا بازداشتها به شکل جمعی بود؟
اینها فعال فرهنگی بودند و پس از عاشورا (۶ دی ماه ۱۳۸۸) که موجی از بازداشتها به راه افتاده بود، طی دو روز و در مکانهای مختلف بازداشت شدند. در ابتدا هم ظاهراً از سوی پلیس امنیت بازداشت شده بودند که پس از سه روز که در یک خانهٔ تیمی بودند و به شدت کتک خوردند و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند وزارت اطلاعات شهر ری آنها را تحت اختیار گرفت و به بند ۲۴۰ منتقلشان کرد. البته همان طور که خودتان هم میدانید در زندان اوین شکنجه فیزیکی کمتر انجام میشود و بیشتر بازجویی و شکنجه روحی مرسوم است.
اینها فعال فرهنگی بودند و پس از عاشورا (۶ دی ماه ۱۳۸۸) که موجی از بازداشتها به راه افتاده بود، طی دو روز و در مکانهای مختلف بازداشت شدند. در ابتدا هم ظاهراً از سوی پلیس امنیت بازداشت شده بودند که پس از سه روز که در یک خانهٔ تیمی بودند و به شدت کتک خوردند و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند وزارت اطلاعات شهر ری آنها را تحت اختیار گرفت و به بند ۲۴۰ منتقلشان کرد. البته همان طور که خودتان هم میدانید در زندان اوین شکنجه فیزیکی کمتر انجام میشود و بیشتر بازجویی و شکنجه روحی مرسوم است.
افراد یاد شده تا چه زمانی در سلولهای انفرادی بند ۲۴۰ بودند؟
تا ۱۷ فروردین ۱۳۸۹ آنجا بود و بعد از آن به بند ۳۵۰ منتقل شدند. البته یک اعتصاب غذای جمعی هم در زندان شکل گرفت که برخی از اینها در این اعتصاب غذا شرکت داشتند و به این بهانه باز هم به انفرادی برده شدند.
تا ۱۷ فروردین ۱۳۸۹ آنجا بود و بعد از آن به بند ۳۵۰ منتقل شدند. البته یک اعتصاب غذای جمعی هم در زندان شکل گرفت که برخی از اینها در این اعتصاب غذا شرکت داشتند و به این بهانه باز هم به انفرادی برده شدند.
اتهام مشترک این افراد چه بود؟
اتهام مشترک همهٔ این افراد به طور مشخص مواردی از قبیل "شرکت در تظاهراتها اجتماعات"، "اجماع و تبانی" و "تبلیغ علیه نظام" بود.
اتهام مشترک همهٔ این افراد به طور مشخص مواردی از قبیل "شرکت در تظاهراتها اجتماعات"، "اجماع و تبانی" و "تبلیغ علیه نظام" بود.
دادگاه این افراد در چه زمانی و به چه صورت برگزار شد؟
دادگاه این افراد به صورت جمعی در مهرماه سال ۱۳۸۹ در سالن دادگاه انقلاب برگزار شد و حین برگزاری فیلم برداری نیز انجام میشد. اما به علت اینکه بچهها در آن دادگاه بسیار شجاعانه برخورد کردند، فیلم این دادگاه خوشبختانه تا این لحظه از تلوزیون پخش نشده است. آن دادگاه را آقای احمدزاده برگزار کرد و حتی آقای پیرعباسی که قاضی پرونده بود، در حین برگزای دادگاه وارد سالن شد و با آقای احمدزاده درگیری لفظی پیدا کرده بود و شدیداً نسبت به اینکه چرا او دادگاه را برگزار میکند اعتراض کرده بود. البته باید اشاره کرد که قاضی پیرعباس سه بار برگزاری دادگاه را به تعویق انداخت و خودش علت این مسئله را این طور عنوان کرده بود که به خاطر اینکه ما از سوی وزارت اطلاعات تحت فشار هستیم که حکم سنگینی به شما بدهیم دادگاه را برگزار نمیکنیم...
دادگاه این افراد به صورت جمعی در مهرماه سال ۱۳۸۹ در سالن دادگاه انقلاب برگزار شد و حین برگزاری فیلم برداری نیز انجام میشد. اما به علت اینکه بچهها در آن دادگاه بسیار شجاعانه برخورد کردند، فیلم این دادگاه خوشبختانه تا این لحظه از تلوزیون پخش نشده است. آن دادگاه را آقای احمدزاده برگزار کرد و حتی آقای پیرعباسی که قاضی پرونده بود، در حین برگزای دادگاه وارد سالن شد و با آقای احمدزاده درگیری لفظی پیدا کرده بود و شدیداً نسبت به اینکه چرا او دادگاه را برگزار میکند اعتراض کرده بود. البته باید اشاره کرد که قاضی پیرعباس سه بار برگزاری دادگاه را به تعویق انداخت و خودش علت این مسئله را این طور عنوان کرده بود که به خاطر اینکه ما از سوی وزارت اطلاعات تحت فشار هستیم که حکم سنگینی به شما بدهیم دادگاه را برگزار نمیکنیم...
آیا ماموران امنیتی سعی در اخذ اعتراف تلوزیونی نیز داشتند؟
بله، این افراد همگی تحت فشار برای اخذ اعتراف تلوزیونی قرار داشتند و از برخی نیز اعتراف اخذ شد.
بله، این افراد همگی تحت فشار برای اخذ اعتراف تلوزیونی قرار داشتند و از برخی نیز اعتراف اخذ شد.
احکام صادر شده برای هر شخص چقدر بود؟
دکتر ابراهیم بابایی: شش سال و شش ماه حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و سه میلیو ن ریال جریمه نقدی
محسن صادقی نور: چهار سال و سه ماه و سه روز حبس تعزیری، ۷۴ ضربه سه میلیون ریال جریمه نقدی
مهدی کوهکن: سه سال و شش ماه و چهار حبس، ۱۴۸ ضربه شلاق و دو میلیون و پانصد هزار ریال جریمه نقدی
محسن جوادی افضلی: دو سال و شش ماه و دو روز حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق
ابوالفضل شاهپری: دو سال و شش ماه و دو روز حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق
محمد جواد شاهپری: دو سال و شش ماه و دو روز حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق
ناصر آذرنیا: دو سال و شش ماه و دو روز حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق
عارف درویش: یک سال حبس تعزیری و ۲۶ میلیون ریال جریمه نقدی
مهرداد معمارزاده: شش سال حبس تعزیری که البته حکم آقای معمارزاده در تجدید نظر هنوز تایید نشده.
دکتر ابراهیم بابایی: شش سال و شش ماه حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و سه میلیو ن ریال جریمه نقدی
محسن صادقی نور: چهار سال و سه ماه و سه روز حبس تعزیری، ۷۴ ضربه سه میلیون ریال جریمه نقدی
مهدی کوهکن: سه سال و شش ماه و چهار حبس، ۱۴۸ ضربه شلاق و دو میلیون و پانصد هزار ریال جریمه نقدی
محسن جوادی افضلی: دو سال و شش ماه و دو روز حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق
ابوالفضل شاهپری: دو سال و شش ماه و دو روز حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق
محمد جواد شاهپری: دو سال و شش ماه و دو روز حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق
ناصر آذرنیا: دو سال و شش ماه و دو روز حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق
عارف درویش: یک سال حبس تعزیری و ۲۶ میلیون ریال جریمه نقدی
مهرداد معمارزاده: شش سال حبس تعزیری که البته حکم آقای معمارزاده در تجدید نظر هنوز تایید نشده.
آیا در این پرونده کسی تبرئه هم شد؟
نه خیر هیچ یک از افراد تبرئه نشدند.
کدام یک از این افراد در حال حاضر در زندان هستند؟
غیر از دکتر نادر بابایی که به صورت غیرقانونی در زندان رجایی شهر کرج است ناصر آذرنیا، مهدی کوهکن، عارف درویش، محسن جوادی و محسن صادقی نور نیز در حال حاضر در بند ۳۵۰ زندان اوین هستند.
اگر نکتهٔ خاصی مدنظرتان هست که من در سوالهایم به آن اشاره نکردم لطفاً بفرمائید.
من تمایل دارم که کمی بیشتر در خصوص دکتر نادر و وضعیتی که در زندان دارد بگویم.
دکتر نادر بابایی روز ۱۷ بهمن سال ۱۳۸۸ دستگیر شد و در حال حاضر حکم شش و نیم سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق دارد. دکتر نادر با وثیقه ۳۰۰ میلیونیای که قاضی پیرعباسی برایش تعیین کرده بود از زندان بیرون آمد و از بازگشت به زندان تمرد میکرد اما به علت اینکه وثیقه سنگین بود یکی از اقوامشان هم آن را گرو گذاشته بود، مجبور بود که به هر حال برگردد.
دکتر نادر که جانباز ۴۵ درصد هست و به یک نوع بیماریای هم مبتلاست که خون در رگ هایش منجمد میشود، پس از بازداشت برای اجرای حکم شدیداً مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود و حتی لگد محکمی به کمرش زده بودند که وی اعتراض میکند اما آنها در جواب میگویند تو هم کمر ما را شکستی! ما در شب عروسی امید دانا منتظر بودیم که تو بیایی و دستگیرت کنیم و در مجموع هم دو ماه دنبالت بودیم. همان موقع و به عنوان اینکه تلافی کرده باشند، گقتتد که تورا به زندان رجایی شهر میفرستیم.
در واقع دکتر نادر در حالی به زندان رجایی شهر فرستاده شده که هیچ حکم تبعیدی نداشته.
ممنون از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.نه خیر هیچ یک از افراد تبرئه نشدند.
کدام یک از این افراد در حال حاضر در زندان هستند؟
غیر از دکتر نادر بابایی که به صورت غیرقانونی در زندان رجایی شهر کرج است ناصر آذرنیا، مهدی کوهکن، عارف درویش، محسن جوادی و محسن صادقی نور نیز در حال حاضر در بند ۳۵۰ زندان اوین هستند.
اگر نکتهٔ خاصی مدنظرتان هست که من در سوالهایم به آن اشاره نکردم لطفاً بفرمائید.
من تمایل دارم که کمی بیشتر در خصوص دکتر نادر و وضعیتی که در زندان دارد بگویم.
دکتر نادر بابایی روز ۱۷ بهمن سال ۱۳۸۸ دستگیر شد و در حال حاضر حکم شش و نیم سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق دارد. دکتر نادر با وثیقه ۳۰۰ میلیونیای که قاضی پیرعباسی برایش تعیین کرده بود از زندان بیرون آمد و از بازگشت به زندان تمرد میکرد اما به علت اینکه وثیقه سنگین بود یکی از اقوامشان هم آن را گرو گذاشته بود، مجبور بود که به هر حال برگردد.
دکتر نادر که جانباز ۴۵ درصد هست و به یک نوع بیماریای هم مبتلاست که خون در رگ هایش منجمد میشود، پس از بازداشت برای اجرای حکم شدیداً مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود و حتی لگد محکمی به کمرش زده بودند که وی اعتراض میکند اما آنها در جواب میگویند تو هم کمر ما را شکستی! ما در شب عروسی امید دانا منتظر بودیم که تو بیایی و دستگیرت کنیم و در مجموع هم دو ماه دنبالت بودیم. همان موقع و به عنوان اینکه تلافی کرده باشند، گقتتد که تورا به زندان رجایی شهر میفرستیم.
در واقع دکتر نادر در حالی به زندان رجایی شهر فرستاده شده که هیچ حکم تبعیدی نداشته.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
دیدگاه شما :