صفحات

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۴, پنجشنبه

نامه سرگشاده اکبر امینی به مهدی خزعلی


نامه سرگشاده اکبر امینی به مهدی خزعلی

آقای اکبر امینی شخصی بود که در روز 25 بهمن 1389 بر روی جرثقیل رفت و پرچم سبز را برافراشت در طی درخواست مهدی خزعلی برای شرکت در انتخابات نامه سرگشاده ای را در این رابطه برای مهدی خزعلی نوشته که متن نامه به شرح زیر میباشد.


عرض ادب و احترام خدمت دوست عزیزمهدی خزعلی.


آقا مهدی قصد نداشتم با این نامه ‌نگاری فشاری بر فشارهایی که روزو شب متحمل می‌شوید بیافزایم ، ولی انگیزه ای مرا وا می‌دارد تا این نامه را خطاب به شما بنویسم.
وقتی که خبردستگیری اخیرت را شنیدم و متوجه شدم که ماموران امنیتی موقع بازداشت شما را مورد ضرب و شتم قرار داده و با دستی شکسته و ضرب دیده راهی اوین شده ای بسیار ناراحت شدم و این ناراحتی من و دیگر دوستان با اعتصاب غذای شما دوست گرامی دو چندان گردید.هر روز در رسانه ها و سایتها ، خبر اعتصاب غذای تو را پیگیری میکردیم و بی شک به استقامت و مقاومتت می بالیدیم، حال خدا را شاکرم که از این امتحان سخت و دشوارسر بلند بیرون آمدی و امروز دوباره مصمم تراز قبل، راه و هدفت را دنبال میکنی .
اما آقا مهدی از وقتی که مردم را برای شرکت در این انتخابات نمایشی تشویق کرده ای ذهنم را بسیار به این خواسته خود مشغول نموده اید،
نمیدانم چرا چنین تصمیمی گرفته اید، مگر همین شما نبودید که به آقای نوری زاد گفتید امیدی به اصلاح این آقایان نیست و گفتید در انتخابات شرکت نمیکنید حال چگونه است که شرط تک رأی به آقای مطهری و شرکت در انتخابات را مطرح نموده اید و از مردم میخواهی که با شرکت در یک حوزه انتخاباتی خاص حضور خود را اعلام نمایید ، آقا مهدی آیا وقتی که در انتخابات 88 میلیونها نفر ایرانی در اکثر حوزه های کشور حضور داشتند و به کاندیدای خود رآی میدادند ، ما حصل آن رأیها چیزی شد که مردم میخواستند ؟ یا جواب خروجی دیگری داشت؟ حال با توجه به شناختی که از شما دارم میخواهم چندین سوال را از شما بپرسم و جواب این سوالات را از شما و دیگر دوستان بخواهم ، شاید دلیلی شود برای من و دیگری که در این انتخابات شرکت نماییم !!!


مهدی خزعلی به دنبال چیست!؟
آیا آزادی مهدی خزعلی از زندان مشروط به گرم کردن تنور انتخابات بوده است؟
آیا انتخاباتی که فاقد معیارهای حداقلی یک انتخابات آزاد وعادلانه است ، دلیلی برای شرکت کردن در آن دیده میشود؟
آیا با توجه به تداوم وضعیت فعلی در جامعه می‌توان امیدی به این انتخابات و شرکت در آن داشته باشیم؟
آیا با توجه به صحبتهای اخیر رهبران جنبش سبز میرحسین موسوی و مهدی کروبی مبنی بر عدم شرکت در این انتخابات فرمایشی، دیگر دلیلی برای امکان شرکت دراین انتخابات وجود دارد؟
آیا در حال حاضر با توجه به اینکه بیش از سه سال ازریختن خون نداها ، سهرابها و دیگر شهیدان جنبش میگذرد و هنوز هیچ جواب قانع کننده ای برای حق تضییع شده و پایمال شده خون این عزیزان داده نشده است و متهمان این پرونده ها آزادانه در مناصب بالاتر به کار خودشان ادامه میدهند ، شرکت دراین انتخابات نمایشی مجلس صحیح است؟
آیا هنگامی که هنوز هیچ روزنه ای برای آزادی زندانیان سیاسی و آزادی رهبران جنبش سبز بوجود نیامده است و هر روز بر سرکوب مردم و تعداد بازداشتیها و دستگیریها اضافه میگردد ، بازهم جایز است که در این انتخابات شرکت نماییم ؟


آیا با توجه به زندانی کردن و شکنجه نمودن مادران بی گناهی چون نرگس محمدی ، نسرین ستوده و دیگران ، همچنان انگیزه ای برای شرکت در این انتخابات وجود دارد؟
آیا درحال حاضر با توجه به شرایط و وضعیت بد معیشتی مردم در جامعه که هر روز بسیار اسفبارتر و خانمان سوزتر از قبل میشود و هیچگاه مجلسیان نتوانستند برای بهبود این اوضاع کاری از پیش ببرند ، شرکت مردم دراین انتخابات فعلی درست میباشد؟
آیا هنگامی که روز به روز وضعیت تولید ، کار و صنعت در جامعه ، وضعیت کارگران، فرهنگیان و اخراج آنان و تعویق حقوقشان بدتر از پیش میشود ، شرکت در انتخابات و رأی به مجلسیان آینده تاثیری در بهبود این اوضاع دارد؟


آیا وقتی که هنوز حاکمیت به فکر پر کردن نمایشی کرسی‌های مجلس زیر سایه سرکوب و استبداد است تا بوسیله آن بتواند با یک انتخابات نمایشی و فرمایشی نمایندگان خود را به مجلس بفرستد ، صلاح هست که در این انتخابات شرکت نماییم؟
آیا مجلسیانی که بعنوان نمایندگان مردم نمیتوانند حریف دولت شوند و حرفی برای گفتن در برابر دولت ندارند ، رأی به این مجلس صحیح میباشد، براستی که بهارستانی ها خودشان شرمنده این مردم نیستند؟ 


پس اصرار خزعلی برحرف خود مبنی بر حضور مردم در انتخابات علیرغم مخالفتهای گسترده، نشانگر چیست؟


اکبر امینی ارمکی 


اردیبهشت نود و یک

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

دیدگاه شما :