صفحات

۱۳۹۱ تیر ۱۱, یکشنبه

چرا مرا سنگسار کردید ؟

در ارتباط با بالا بردن عکس موسوی در روز دهم تیر و حوادث سی خرداد استکهلم

در سی خرداد شهر استکهلم شاهد آکسیونی برا ی زندانیان سیاسی بود ،  مسئولین آکسیون از تمامی احزاب و سازمانهای با هر نوع گرایش سیاسی برای پر رونق تر شدن تظاهرات دعوت به عمل آورده بودند.

اینجانب امید دانا در راستای اتحاد با تمامی گروها و ارگانهای سیاسی با دوستان و همراهان و هم باوران خویش فرتورهای شاهزاده رضا پهلوی را بدون نام آوردن از ایشان با شعار (( امروز فقط اتحاد ، اتحاد در عمل )) برای شرکت در تظاهرات به همراه بردیم.
اما اتفاقاتی که بابت فرتور شاهزاده در نزد مدعیان دمکراسی در جلوی چشمان من رخ داد غیر منتظره و حتا غیر قابل باور بود. نگاه هایی که به سوی من می شد گویی  از خشم و نفرت دیرینه آبیاری می شدند. اگر در شهر استکهلم نبودم و اینان قدرتی داشتند مطمئنن زنده از تظاهرات به خانه نمی رسیدم.

نمیدانم این همه نفرت و کینه برای یک جوان 28 ساله از کجا سرچشمه می گرفت. برای جوانی که تنها جرمش اتحاد بود ، جرمش این بود که میخواست کنار هم میهنان کمونیستش  و جریان های مخالف باورهایش، با اندیشه و درفش خودش حضور داشته باشد.
نمی توانستم درک کنم سخنرانان آکسیون که تعدادی از آنان در رسانه ها از آزادی بدون قیدوشرط سخن می گویند، حالا دیکتاتوری خطرناک شدند و رفتاری ناشایست دارند و برگزار کنندگان را تحریک می کنند تا جلوی ما را با هر روشی بگیرند.
نمیدانستم در خارج از ایران ابراز عقیده جرم است ، نمیدانستم در کشور سوئد بالا بردن فرتور شاهزاده جنایت است ، نمیدانستم که اگر ابراز عقیده کردم می بایست سنگسار شوم.

آری نمیدانستم پس از ابراز عقیده ام تهدید می شوم . تهدید می شوم اگر در رسانه ها از برخی آقایون عذرخواهی نکنم بزرگان شهر از فضای سیاسی استکهلم محوم می کنند. آری نمیدانستم تهدیدهای آقایون از فردای همان روز آغاز می شود. فردای آنروز همزمان با رسانه های جمهوری اسلامی ، رادیوهای استکهلم با شدیدترین الفاظ و توهین ها یورشی ناجوانمردانه را به من آغاز کردند ، البته این قسمت خوب ماجرا بود ، بگذریم از تهدیدهایی که از جنس آبرو بردن اخلاقی به وسیله های گوناگون و درست کردن سوء پیشینه و حتا تهدید های جانی در این مدت بر من گذشت ، تا جایی که هر روز در خیابان انتظار دشنه ای را دارم تا از پشت سرم بر پیکرم فرود آید.
شاید برای من که جوانی پر شورم و با هیجان از میهنم سخن می گویم و به قول دوستان نزدیکم زبان سرخم سر سبزم را به باد میدهد و حسابی کله ام بوی قرمه سبزی میدهد ، آشنا به تاکتیک ها و ترفندهای سیاسی گروها و سازمانهای سیاسی خارج از ایران نباشم .
شاید هنوز برایم زود است تا از پشت پرده بزرگان استکهلم با خبر شوم . شاید برایم دشوار باشد که دریابم سیاسیون این شهر به اتحاد نمی اندیشند و من جوانی عاشق به میهن فکر می کردم برای رساندن ایران به دمکراسی نیاز به اتحاد است ، اتحاد تمامی احزاب با هر نوع گرایش سیاسی و طرز تفکری ، اما بابت این اندیشه ام سنگسارم کردید.
در روز سی خرداد برگزار کنندگان مخالف اندیشه هایم بودند و من هم با اندیشه آنان هم سو نبودم ، آنان با پرچم و شعارهای حزبی خودشان آمده بودند ، تا از زندانیان سیاسی کشورم و دوستان چند ماه گذشته ام پشتیبانی کنند ، اما به من پروانه نمیداند تا من هم با پرچم و شعارهایم کنارشان بایستم .

من رفته بودم در جمع آنان صمیمانه و به عشق ایران و ایرانی در تظاهراتشون شرکت کنم ، اما غافل از اینکه سنگسارم میکنند، آزارم می دهند ، در رادیوهای وابسته شان تهین ها به شخصیتم میکنند ، تهمت های ناشایت  و انگهای ناروا به من نسبت می دهند ، دوستانم را که در سی خرداد کنارم بودند میترسانند و قصد گرفتن یارانم را دارند ، آری غافل از اخلاق اینان بودم ، فریب شعار آزادی بدون قید و شرطشان را خوردم .

اما سنگسار سیاسی من نتیجه مطلوبی در پی خود داشت ، کار من در سی خرداد و اصرار بر درستی حضورم با فرتور شاهزاده کشورم باعث شد امروز همان کسانی که در روز تظاهرات حاضر به سخنرانی نشدند در روز دهم تیر در کنار عکس موسوی بدون اعتراض بایستند ، امروز سنگسار من درس تحمل را به آقایان داد ،  سنگسار من گام نخست اتحاد در استکهلم را برداشت ، سنگسار من توانست آستانه تحمل کسانی را که فرتور رضا پهلوی را تاب نمی آوردند ، حال عکس موسوی را بپذیرند.
امیدوارم این تحمل آقایان تنها برای فرتور میرحسین موسوی نباشد و بتوانند تحمل هر گرایش سیاسی را داشته باشند . 
آرمان دارم سنگسار من به کسانی که مدعی هستند سی سال است تجربه سیاسی دارند ، درس تحمل دگراندیش را آموخته باشد.

نگارنده: امید دانا

لینک ویدیو تظاهرات ده تیر و بالا بردن فرتور موسوی در کنار کسانی که مخالف فرتور شاهزاده رضا پهلوی در سی خرداد بودند.

۴ نظر:

  1. اميدجان باوركن ماموفق ميشويم حق باماست واين دوروهارسواميشوندمردم باهوشندومي فهمندايمان داشته باش شاهراده موفق ميشه ماتااخرايستاده ايم

    پاسخحذف
  2. امید جان موفقیت ما در استقامت است ما زمانی موفق خواهیم شد با هم باشیم وحدتی

    پاسخحذف
  3. همینه دیگه امید جان ، همه دم از دمکراسی میزنن ولی‌ متأسفانه یا هنوز معنی‌ دمکراسی را نمی‌دونند یا فکر می‌کند دمکراسی فقط به یک گروه یا شخصی‌ تعلق داره

    پاسخحذف
  4. اميد توبه كن قسم بخدا قيافه شيطاني گرفتي يك روز بيكار شو وبا خد خلوت كن و مراجعه كن ببين بين راه خدا و راه شيطان چقدر فرق هست و تو در كدام راه ميروي سر به سجده بگزار و از خدا بخواه ترا به راه حق ياري كند و سعي كن گريه كني وبعد در اينه نگاه كن ببين چقدر صورتت فرق كرده حرف كسي را كه ترا گمراه ميكوند گوش نكن از اين دنيا نخواهي برد نه مال و نه قصر فقط سنگ قبر و عمل حيف است خودرا ببازي برگرد هرجه زودتر برگرد

    پاسخحذف

دیدگاه شما :